فولدینگ
(به انگلیسی: Folding) سبکی در معماری اواخر قرن بیستم است که در آن از
فرمهای نرم و منحنی استفاده میشود. این سبک بر فلسفهای استوار است که
برای اولین بار، توسط فیلسوف فرانسوی، ژیل دلوز مطرح شد. فلسفه فولدینگ در
ادامهٔ فلسفهٔ ساختارشکنی است که نوعی فلسفهٔ پساساختارگرا به شمار میرود و
مبتنی برچندگانگی معنایی و تکثرگرایی است. جهان فولدینگ، جهانی همگن و
خاکستری شده از سپیدی و سیاهی ها نیست؛ بلکه جهانی است خال خالی، تو در تو و
لایه به لایه و در عینِ حال بدون تبعیض؛
فلاسفه فولدینگ، گیاهی به نام ریزوم را الگو میآورند که در زیر خاک رشد
میکند. نه ریشه دارد. نه برگ و تنها شامل ساقههایی است که بصورت نرم
ومواج در دل یکدیگر پیچ و تاب میخورند. معماران فولدینگ همانند پیتر
آیزنمن، فرانک گری و زها حدید این گیاه را به عنوان الگو مطرح میکنند.
کارهای سبک فولدینگ، معمولاً متشکل از لایههایی است که بصورت هم ارتفاع در
کنار یکدیگر قرار میگیرند و هیچ یک نسبت به دیگری دارای وجه تمایزی
نیستند. این سبک را به دلیل استفاده از فرمهای نرم و منحنی با لقب معماری
نئوباروک نیز میشناسند.
بسیاری معتقدند فرم بازارهای سنتی در بافت قدیمی شهرهای ایران دارای
شباهتهای زیادی به سبک فولدینگ است وبه نوعی این سبک از آن الهام گرفته
است.
معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فلسفه
فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز مطرح شد
وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود .
دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و
مکتب ساختارگرایی قرار داد.
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است . به عبارت دیگر می
توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از
زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ
سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( 1972) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر
دلوز ،
از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود
ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد
. این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی است
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه
چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر
و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می
خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت را جایگزین آن کند .
فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و
بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است....
مطالب مرتبط در این زمینه
فولدینگ (به انگلیسی: Folding) سبکی در معماری اواخر قرن بیستم است که در
آن از فرمهای نرم و منحنی استفاده میشود. این سبک بر فلسفهای استوار است
که برای اولین بار، توسط فیلسوف فرانسوی، ژیل دلوز مطرح شد. فلسفه فولدینگ
در ادامهٔ فلسفهٔ ساختارشکنی است که نوعی فلسفهٔ پساساختارگرا به شمار
میرود و مبتنی برچندگانگی معنایی و تکثرگرایی است. جهان فولدینگ، جهانی
همگن و خاکستری شده از سپیدی و سیاهی ها نیست؛ بلکه جهانی است خال خالی، تو
در تو و لایه به لایه و در عینِ حال بدون تبعیض؛[۱]
فلاسفه فولدینگ، گیاهی به نام ریزوم را الگو میآورند که در زیر خاک رشد
میکند. نه ریشه دارد. نه برگ و تنها شامل ساقههایی است که بصورت نرم
ومواج در دل یکدیگر پیچ و تاب میخورند. معماران فولدینگ همانند پیتر
آیزنمن، فرانک گری و زها حدید این گیاه را به عنوان الگو مطرح میکنند.
کارهای سبک فولدینگ، معمولاً متشکل از لایههایی است که بصورت هم ارتفاع در
کنار یکدیگر قرار میگیرند و هیچ یک نسبت به دیگری دارای وجه تمایزی
نیستند. این سبک را به دلیل استفاده از فرمهای نرم و منحنی با لقب معماری
نئوباروک نیز میشناسند.
بسیاری معتقدند فرم بازارهای سنتی در بافت قدیمی شهرهای ایران دارای
شباهتهای زیادی به سبک فولدینگ است وبه نوعی این سبک از آن الهام گرفته
است.