دانلود, پاورپوینت ,بررسی ریشههای موسیقی سنتی ایران و فضای لازم برای اجرای آن.pptx
بخشی از مطلب
- موسیقی ایران در طول تاریخ
1-3-3- موسیقی ایران در دوران باستان:
اقوامیکه در فلات ایران سکنی گزیدند. اقوامیآز نژاد آریا بودند (آشوریان)
تحقیقاتی که در آمریکا درباره موسیقی عصر آشوریان شده موسیقی فراموش شده
آنها را باز کرده است. در حال حاضر آلات موسیقی آن عهد بازسازی شدهاند و
بسیاری از نغمههای قدیمیبا استفاده از الواح کهن، آواهای شعری، ریتم
وزنهای او را در سرودهای مذهبی و … بازسازی و اجرا شدهاند. بر اولین آلات
موسیقی طبلهای بزرگ بود که برای اعلام خبر و اعلام خطر به کار میرفت.
در بخش حجاری شده در جنوب ایذه: سرنوازنده چنگ و یک نوازنده که مشغول
نوازندگی هستند نشان داده شده از شواهد باقی مانده چنین معلوم میشود که
موسیقی آن روزه ایران تا اندازهای زیر تأثیر هنر آشور بودهاست.
دوران هخامنشی: این تأثیرپذیری تا دوران کوروش هخامنشی ادامه داشته است و
از آن پس تأثیرپذیری از هنر و علم یونانی در دوران سلوکید و اشکانیان آغاز
شده است.
در دوره هخامنشی 3 نوع موسیقی وجود داشته است.
الف) موسیقی مذهبی: موسیقی این سرودها صرفاً موسیقی آوازی بودهاست. نه موسیقی سازی، اجرای سرودهای مذهبی با موبدان خوش آواز بوده.
ب ) موسیقی رزمی یا جنگی: این سرودها برای برانگیختن حسن شجاعت و دلیری
سربازان اجرا میشده است. که از این نوع میتوان به مراسم میتوان به مرگ
سیاوش اشاره کرد این مراسم، هنوز هم بین بسیاری از طوایف ایران وجود دارد و
به نام سوگ سیاوشان یا سووشون معروف است
سازهای ایران دوره که نا، نی ،شیپور، کوس، درای و سنجر.
ج) موسیقی مجلسی: یا همان موسیقی بزمی، از دیرباز در تمدن ایران وجود داشته
است. آوازهای فراغت سرودهای شادی و سرور در جلسات بزم به کار میرفت که
این موسیقی در برنامههای شکار نیز بوده و باقی مانده است آنها در بعضی
اقوام و طوایف جنوب ایران نظیر بختیاریها هنوز هم پابرجاست.
دوره اشکانیان: سازهای این دوره امتداد منطقی سازهای دوران سلوکیان و
هخامنشیان را پیش رو میگذارند و تا آنجا که از متون موجود بر میآید،
بیشتر سازهای نظامی هستند. مولد اصلی موسیقی دوره اشکانیان «گوسان» ها
هستند «گوسان» را نمیتوان به سادگی توضیح داد. او نوازنده، خواننده،
سراینده شعر و گاه بازیگر و نمایش دهنده بودهاست که بقایای آنرا در فرهنگ
امروز ایران صورت بخشی های خراسان، مطلوبهای لرستان و مهمتر از همه
عاشیقهای آذربایجان است.
داستان معروف «ویس و رامین» بر اثر فخرالدین اسعد گرگانی که از پهلوی به
پارسی دری برگردانده شده و منظوم گردیده، در اصل مربوط به سنت گوسانهاست و
همچنین منظومه معروف «درخت آسوریگ» که به عنوان قدیمیترین متن طنز در
ادبیات باستانی ایران شناخته شده نیز یادگاری از گوسانهاست.
موسیقی ایران در دوران ساسانیان:
باربد، نکیسا و باشاد و رامتین نیز از همان زمان برای ما به یادگار مانده
است. ارتباط بین موسیقی ایران و هند در این دوره بوجود آمد و گروه لولیان
که بعدها به کولی معروف شدند حاوی سنتهای موسیقی قدیم و پیچیدهای هستند.
نفوذ موسیقی در توده مردم و آشنایی آنها با این هنر است. نفوذ تاریخی
نغمههای باربدی حتی تا همین قرن ما نیز در ایلات و طوایف و نیز در
فرهنگهای بومیبودهاست.
در کنار موسیقی، شعر دوره ساسانی نیز اهمیت بسیاری برخوردار است.
تنوع موسیقی و ساز و در عصر ساسانی، رونق این هنر و از طرفی حرمت و عزت هنرمند موسیقیدان در آن عصر را معلوم میکند.
در واقع شاید بتوان موسیقی ایران در دوره ساسانی را منشأ فرمها و شکلهای موسیقی ایران در قرون بعدی دانست.
آداب موسیقی نواختن و موسیقی شنیدن نیز در دوران ساسانی وضع شد و با تغییر
شکل چند در سدههای بعدی از سقوط ساسانی نیز به عنوان سنت ایرانی تداوم
پیدا کرد.
2-3-3- موسیقی دوره اسلامی:
پس از سقوط سلسله ساسانی، تا مدتی فرصتی برای موسیقی نماند اما در عین حال
فراموش نشد. خوانندگان و رامشگران در سراسر ایران پراکنده بودند و با همه
افسردگیها دست از کار نکشیدند. کهنترین اشعار ضربی و آهنگی که از 1200 سال
پیش در دست است نمونههای بسیار دلکشی است. از تصنیفهای عامیانه آن
روزگار، پدید آمدن نغمههای حزن انگیز اینگونه به علت شرایط و اوضاع آن
دوران است.
دوره خلفای راشدین: در این دوره موسیقی کاملاً مطرود گردید. و این دوره به دوره سکوت معروف میباشد.
عصر امویان: در عصر امویان، موسیقی درباری و بزمیبر جای خود ماند و موسیقی
جنگی هم نیز برای آمادگی بخشیدن به سربازان عرب بیش از پیش به میدانهای
جنگ اعراب راه یافت.
در این دوران موسیقی ایرانی عملاً ترویج و تشویق میشد. که از این موسیقیدانها، به نشیط فارسی، الوادی اشاره کرد.
عباسیان: به شدت تحت تأثیر موسیقی ایرانی بودند. در این دوران موسیقی علمی
عربی را بر پایه موسیقی عصر ساسانی پی ریزی کرده و بنیان نهادند. وسعی بر
آن داشتند که به مفهوم موسیقی آن دوره نام عربی بنهند در حالیکه بسیاری از
اصطلاحات که به زبان فارسی باقی مانده در موسیقی عرب به کار گرفته شدهاند.
در این دوره موسیقی، غزلسرایی و آواز خوش اهمیت بسیار یافت. در کل، دوره
عباسیان عصر احیاء و تجدید رسوم ایران (عصر ساسانی) بود در این دوره نشانه
گذاری با خط موسیقی به شکل خاصی وجود داشته است.
ایران در سدههای سوم و چهارم هجری: متأسفانه از موسیقی علمیآین عصر
مدارکی در دست نیست. ولی گونهای موسیقی عامیانه بر اساس ترانههای محلی
متداول بوده که در گرد هم آئینهای خصوصی نواخته و خوانده میشده است. در
این زمان مایههای باربد در ایران متداول بود.
از آغاز سده چهارم هجری دوباره موسیقی ایران جنبه علمی یافت در این دوران
موسیقی مذهبی به صورت نوحه و تعزیه که مخصوص شیعیان است در عصر استقرار
تشیع امامیه در ایران آغاز و رواج پیدا کرد.
از آغاز سده دهم میلادی، بر اثر نفوذ ذوقیات ایرانی، مغولی و ترکی موسیقی
سازی مطرح شد. متأسفانه به علت نبود خط شیوه نت نویسی موسیقی ایرانی،
بسیاری از الحان و نغمهها از میان رفته است.
آغاز موسیقی علمیدر ایران را از زمان فارابی میدانند زیرا اولین کسی است
که با استفاده از اصول اولیه موسیقی یونان قدیم درباره موسیقی علمی و نظری
کتابی نگاشته است.
قرن پنجم و ششم هجری: موسیقی در دوره غزنویان و دربار آنها از نظر ساز و
آواز و خوانندگی عظمت دربارهای پیشین ایران را نداشت و در واقع موسیقی
درباری روز به روز اعتبار سابق خود را از دست میداده است. که از
موسیقیدانان این دوره میتوان به ابن سینا اشاره کرد. که مهمترین کتاب او
در زمینه موسیقی، کتاب شفای اوست.
ایران در سدههای هفتم و هشتم (مغول): از شاعران معروف این دوره که به
موسیقی نیز آگاهی داشتند میتوان به حافظ و مولوی اشاره کرد. در این دوره
نگارش آثار و از جمله آثار موسیقی به بوته فراموشی سپرده شد و موسیقی سیر
نزولی پیمود. در این دوران موسیقی به شکل رکن جدایی ناپذیر اشعار عرفانی
درمیآمد و به خدمت مدح حضرت و خواندن ساقی گرفته میشود. در این دوره از
موسیقی مردمیکمتر نشان و اثر مییابیم.
ایران در قرن نهم هجری تیموریان: در دوره تیموریان و مغولان لغات بسیاری از
زبان ترکی به زبان فارسی وارد شد و اشعاری که در دربار خوانده میشد همه
به زبان ترکی اجرا میگردید. از این نظر تفاوت زیادی میان موسیقی درباری
این عهد و ادوار پیشین که سلاطین ایرانی بودهاند وجود داشته است. این سده
آخرین عصر رونق موسیقی ایرانی است.
نظر کلی و اجمالی به موسیقی ایران پس از استقلال ایران از سلطه اعراب تا
زمان سلطنت صفویان: متأسفانه موسیقی در این دوران پیشرفت چندانی نداشت، حتی
به رکود نیز کشیده شد که علت عمده آن را باید در تحریم موسیقی و رابطه
موسیقی علمی و عملی، یورش مغولان و اثرات فرهنگی آنها دانست که به نابودی
آثار فرهنگی و هنری ایران انجامید.
مشخصات کلی موسیقی ایران تا پایان این دوره: موسیقی از آنجا که هنر کامل و
مستقلی نشده بود تا به بیان مقصود بپردازد شدت تابع شعر شد در نتیجه وزنهای
مجور شعر فارسی در وزن موسیقی اثر کرد، برخی از شاعران اشعار خود را آواز و
نواختن ساز همراهی کردند.
صفویه: از سده نهم به بعد دوران رکود در موسیقی ایران آغاز گردید و موسیقی
به طور کلی جنبه علمیرا از دست داد. از موسیقی این عصر اسناد و مدارک
زیادی در دست نیست تنها در زمان شاه عباس صفوی جنبش و تحرک سادهای در
موسیقی ایران ایجاد گردید.
در این دوره به علت نامساعد بودن شرایط اجتماعی پادشاهان صفوی مذهب شیعه را
وسیله مقاصد خود قرار دادند و از آنجا که به غلط گمان میکردند در دین
اسلام موسیقی ناچیز شمرده شده بزرگترین لطمه را به موسیقی ایران وارد
نمودند و نه تنها از هنرمندان پشتیبانی نکردند، بلکه آنها را مورد تکثیر
نیز قرار دادند. در این دوره موسیقی ایرانی در هند متجلی گردید زیرا به علت
تعصب و سختگیری شاه تهماسب موسیقیدانان، خوانندگان، نوازندگان که از ذوق
هنری برخوردار بودند به هند مهاجرت کردند.
به همین دلیل موسیقی در دست افرادی افتاد که برای آن ارزشی قائل نبودند و در نتیجه موسیقی بصورت مبتذل درآمد.
موسیقی در زمان صفویه اشکال گوناگونی یافت که روضه خوانی، نوحه خوانی، تعزیه، مناجات و اذان گفتن از آن جمله است.